âNot Exactly
- Sam Goody در تهران: !Not Exactly، ولی بودن همينش هم خيلی دلپذيره!
- Hazelnut Coffee در تهران: !Not Exactly، ولی خوردن همين ورژنش هم بعد از چند ماه خيلی مزه داد!
- ديدن مسابقه تنيس در تهران: !Not Exactly ، فقط ۲۰۰ تا صندلی مختلط داشتند که تموم شده بود. ظاهرا پارسال هم قرار بوده مختلط باشه که بعلت وجود دوربين تلويزيون، جدا کردند. انشالله سال بعد.
âساده و راحت
از فضای مهمونی هاشون هميشه خوشم اومده: يه ترکيب مناسب از صميميت ايرونی و راحتی آمريکايی. اين دفعه هم مثل هميشه بود، ساده، بدون تعارف و بی تکلف. تو اين فضا، با آشنا و غريبه خيلی راحت مخلوط ميشی. لازم نيست تمام مدت يه جا بشينی و جدی باشی. هر چند مدت ميتونی به يه طرف بری و با يه گروه ديگه گپ بزنی. يا هر وقت دلت خواست سری به اسنک بار بزنی و از خودت پذيرايی کنی. موقع شام هم رسميتی در کار نيست. همه چيز مهياست ولی پذيرايی با خودته. بساط رقص و پايکوبی هم همينطور، ميتونی با جمعيت مواج شادی کنی يا آخر شب تنها با Hotel California برقصی. دم های صبح هم با يه گروه خودمونی تر، جمع بشی و بساط شوخی و جوک رو راه بندازی. در نهايت اونچه که مهمه، اينکه اين چند ساعت رو در يه محيط آروم و دوست داشتنی خوش باشی.
âFairly Tale
از ديدن و شنيدن اين همه قصه ناکاميها و دل شکستن ها دلم بدجوری ميگيره. چی ميشد که برای يه بار هم که شده، بعد از مدتها يه fairly tale اتفاق می افتاد؟
âحسنی، مکتب و جمعه ها
بعله، قضيه ماست، دوباره شروع کردن به نوشتن و بلوک شدن Blogger توسط مخابرات ...
âبيننده
انگار نسشتی به تماشای يه فيلم. فيلمی که سرنوشت شخصيت هاش برات مهم هستند، اما هيچ کاری نميتونی براشون بکنی. گاهی اوقات از ترس روتو برميگردونی. گاهی اوقات براشون غصه ميخوری. خيلی وقتها، سرتون ميندازی پايين، و پيش خدا براشون دعا ميکنی. اما تو فقط يه بيننده ای. ببينده ای که بودن يا نبودنش شايد زياد هم فرقی نکنه. در جريان زندگی، فقط ببيننده بودن خيلی سخته. اما گاهی فقط ميشه بيننده بود و بس.
âعذاب وجدان
خيلی وقتها ميندازيم گردن تقدير. اما تقدير فقط که موقيعت ها رو می سازه و اين ما هستيم که اونها رو خراب ميکنيم. سخت يا آسون، بايد قبول کنيم که تقصير خودمونه و بهترين چاره کار هم قبول اشتباه و گذشت از خود. اما چرا بخشيدن ديگران اينقدر راحته، ولی بخشيدن خود اينهمه سخت؟
â از فيلم
سلحشور سيزدهم:
"Forgive us for: what we've thought and we shouldn't have thought ... what we've said and we shouldn't have said ... what we've done and we shouldn't have done ..."